آرمانآرمان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

آرمان طلا

اولین اصلاح آرمان طلا

نفسم  دیروز بعدازظهر تو روبردم آرایشگاه مرضیه خانم تا موهاتو اصلاح کنه آخه موهات خیلی بلند و نامرتب شده بود وقتی رفتیم تو آرایشگاه انگار ترسیده بودی و از اونجا خوشت نیومد  واسه همین خیلی بهونه گیری کردی موقع اصلاح هم مرتب گریه میکردی و نمیذاشتی موهاتو خوشگل کنن واسه همینم موهات خیلی خوب نشد ولی از اولش خیلی بهتر شده بود انشالله که مبارکت باشه     انشالله اصلاح دامادیت بعدشم بردیمت آتلیه اونجا طفلی بابایی خودشو هلاک کرد تا بخندی اما تو فقط یه لبخند کوچولو میزدی وقتی هم که تو میخندیدی دوربین خانمه فلش نمیزد خلاصه بساطی داشتیم       ع...
6 بهمن 1391

دوستت دارم

با تمام مدادرنگی های دنیا به هر زبانی که بدانی یا ندانی خالی از هر تشبیه و استعاره و ایهام ... تنها یک جمله برایت خواهم نوشت: دوستت دارم     ...
1 بهمن 1391

هفت ماهگی

تولد تو تولد من است ، من تمام طول سال بیدار مانده ام که مبادا روز تولد تو تمام شود ، و من در خواب بمانم و نتوانم به تو بگویم ، تولدمان مبارک !   نفسم امروز هفت ماه از طلوع  روزای قشنگ با تو بودن میگذره تولدت مبارک انشالله 1200 ساله بشی     ...
27 دی 1391

غذای جدید

پسر گلم امروز سومین روزه که غذای جدیدتو شروع کردی واسه اولین بارکهخوردی و مزشو چشیدی عکس العملت خیلی بامزه بود   الهی فدات شم نمیدونی فرمولش چه جالبه یه تیکه گوشت کوچولو + یه کوچولو هویج + یه ذره پیاز       پس غذاهات تا الآن : حریره بادوم . آبگوشت . آب سیب . بعضی وقتا عناب      نوش جونت ...
18 دی 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرمان طلا می باشد