آرمانآرمان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

آرمان طلا

جشن تولد پنج سالگی آرمان طلا

پسر گلم امسال هم جشن تولدت و  به خاطر اومدن ماه رمضون با تم مینیون 24 روز زودتر گرفتیم. جشن تولدت مثل هر سال توی شمس العماره بود ولی امسال نسبت به سال های دیگه خیلی بهتر و قشنگ تر بود. شب قبل از تولدت من و تو بابایی رفتیم و سالن تولدت و آمده کردیم . فدات بشم که امسال خودت هم واسه جشنت کمک می کردی. روز تولدت هم من و بابایی زودتر اومدیم و بقیه ی کارا رو انجام دادیم . خداروشکر که امسال هم تونستیم برات جشن بگیریم و شما هم خیلی راضی بودی و بهت خوش گذشته بود. انشالله جشن تولد 120 سالگیت و بگیری عزیزم .     ...
4 خرداد 1396

پنجمین عید آرمان طلا

پسر گلم بالاخره سال 95 با همه ی خوب ها و بدی هاش تموم شد .. البته هفته ی آخر سال برای ما بدترین روزای سال بود اول هفته پات شکست و آخر هفته هم مشکوک به آپاندیس شده بودی که این دومی بدتر بود و من و بابایی مردیم و زنده شدیم ولی خدا روشکر به خیر گذشت و خدای مهربون کمکمون کرد و  حالت خوب شد. امیدوارم تو این سال جدید همه چیز به کامت باشه و همیشه سلامت و شاد باشی. لحظه های هستی من از تو پر شده ست در تمام روز در تمام شب در تمام هفته …در تمام ماه در تمام سالی که گذشت… نازنین من . . . نوروز مبارک     ...
1 فروردين 1396
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرمان طلا می باشد