پنجمین عید آرمان طلا
پسر گلم بالاخره سال 95 با همه ی خوب ها و بدی هاش تموم شد .. البته هفته ی آخر سال برای ما بدترین روزای سال بود اول هفته پات شکست و آخر هفته هم مشکوک به آپاندیس شده بودی که این دومی بدتر بود و من و بابایی مردیم و زنده شدیم ولی خدا روشکر به خیر گذشت و خدای مهربون کمکمون کرد و حالت خوب شد.
امیدوارم تو این سال جدید همه چیز به کامت باشه و همیشه سلامت و شاد باشی.
لحظه های هستی من از تو پر شده ست
در تمام روز
در تمام شب
در تمام هفته
…در تمام ماه
در تمام سالی که گذشت…
نازنین من
.
.
.
نوروز مبارک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی