اولین نقاشی آرمان
عزیز دلم
این چند روز خیلی فرصت نوشتن مطلب واست نداشتم آخه هفته ی قبل رو کامل مریض شده بودی نمیدونم واسه چی ولی صبح شنبه هفته ی قبل یهویی تب کردی و مرتب گریه میکردی با قطره استامینوفن هم بهتر نشدی بعدازظهر که بردیمت دکتر بهت دارو داد ولی تا داروها رو خوردی همشو استفراغ کردی دیگه تا صبح بیداربودیم و مرتب تبتو با شیاف و پاشویه پایین نگه داشتیم بازم تبت قطع نشد دوباره که بریمت دکتر داروی جدید بهت داد بهتر میشدی ولی بعد از چند ساعت بازم تب میکردی .... تا سه شنبه که دکتر جدید بردیمت آمپول بهت داد که وقتی زدی کم کم بهتر شدی
نمیدونی تو این روزا چقدر تو عذاب کشیدی و گریه کردی و ما چقدر حرص خوردیم
خدا رو شکر که به خیر گذشت انشالله که دیگه هیچ موقع مریض نشی پسر گلم
این نقاشی رو هم پریروز کشیدی الهی که فدای اون دستای قشنگت بشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی