آرمانآرمان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

آرمان طلا

مهر آرمان طلا

1392/7/18 15:23
نویسنده : هوما و هوبا
185 بازدید
اشتراک گذاری

آرمانم

پسر گلم ببخش که این روزا نمیتونمواست مطلب بذارم آخه اول مهر شده وروزای کار و خستگی و  .....

عزیزم سر کار رفتن ما هم تو رو درگیر کرده الهی فدات بشم طوری رفتار میکنی که انگار تو هم باید سرکار بری  جالب اینه که اکثر روزا درست ساعت ٧ بیدار میشی یه کم شیر میخوری و بعد از اینکه هوشیار شدی سنام میکنی

سنامت هم جدا جداست یعنی به من جدا و به بابا هم جدا سنام میگی بعد ار چند بار سنام علیک میگی صب بخی اونم واسه هرکی اختصاصی

بعدشم میگی ماماجو باباجو

وقتی مطمئن میشی که نیستن میگی بییون (منظورت اینه که از پشه بند بری بیرون)

خلاصه یه کم چرخ میزنی تا مامان جون و باباجون بیان دنبالت بعدشمبگل مامان جون میشی و بای بای و خپظ میگی

الهی فدات شم ظهرتا میام دنبالت دیگه حدودای یک و نیمه از در که میام تو میدویی جلومو میگی سنام

قربون اون سنامت بشم

جالب اینه که همین که تو ماشین میشینی میگی دخی و گدش که دوتا از آهنگای مورد علاقتن

دو سه دقیقه که گذشت میگی شیر و تا خونه شیر میخوری و میخوابی

بعدشم تا حدودای ٤میخوابی وقتی هم که بیدار میشی دیگه شروع میکنی به ....

این روزا به تبلیغ برنج هایلی هم خیلی علاقه داری با این آهنگ یه رقصی میکنی که نگو و میخونی هایی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان مبین
19 مهر 92 9:54
ماشاا... به آرمان گل خاله معلومه حسابی شیطون و با نمکه خدا حفظش کنه براتون عکسای جدیدشو بذار کیف کنیم خب از آهنگ خوندن آرمان گفتی نمیدونم چرا یهو یاد این آهنگ افتادم: "بیا بریم یه جای دور... فقط خودم فقط خودت ... بریم به جای ... "
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرمان طلا می باشد