آرمانآرمان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

آرمان طلا

هفدهمین ماهگرد تولد آقا طلا

در آن روز که فرشتگان از عشق سرشار بودند و پایکوبی می کردند دانستم تو ای نازنین پای بر زمین خاکی عالم نهاده ای پس برای خوش آمدی گویی هدیه ای تقدیمت می کنم و آن قلب کوچک و بی ریای من است تولدت مبارک     ...
27 آبان 1392

اصغر شدم

پسر عزیزم دومین محرم تو هم به سلامتی رسید جمعه واسه ی اولین بار لباس مشکی امام حسین پوشیدی و بردیمت امامزاده سید جعفر اول قبول نمی کردی سربند و ... رو بپوشی ولی وقتی رفتیم امامزاده و همه ی بچه ها رو دیدی خودت گفتی تنت کنیم  و میگفتی اصغر شدم و کلی هم خوشحال شدی الهی فدات شم انقد ناز شده بودی که نگو  انشالله همیشه بیمه آقا علی اصغر باشی  جالب اینه که همش میگی واست آهنگ بذاریم ماهم چون محرمه فقط نوحه میذاریم مرتب میگی حسین نه دخی  بعضی وقتا با نوحه سینه که نه دل میزنی بعصی وقتا هم حرکات موزون !!!!!!!!! انشالله تا عاشورا دیگه راه میفتی و سینه زن امام حسین میشی ...
19 آبان 1392

آخ پات

عزیز دلم پریشب پات اوف شد چون تب داشتی مرتب بهونه می گرفتی شب که اومدیمخونه از بابایی خواستی در بوفه رو باز کنه تا با قندون بازی کنی یهویی کشکول از بالا افتاد پایین و شکست منم داشتم خرده هاشو جمع می کردم تو هم از اونجا که خیلی لجبازی هر چی بهت میگفتم جلو نیا میومدی چند بار گرفتمت ولی نمیدونم چی شد که اومدی جلو و یه تیکه بزرگ که ندیده بودیمش پاتو برید همون موقع گفتی بُیید و گریه میکردی پاهات پراز خون شده بود با عجله بردیمت درمانگاره اونجا یه پانسمان کردن و گفتن باید بخیه بخوره و ببرینش اورژانس .... الهی فدات شم موقع بخیه مارو بیرون کردن فقط باباجون پیشت بودن ومن فقط صدای گریتو ...
2 آبان 1392

نهمین دندون

پسر طلای من بالاخره بعد از ماه ها انتظار دندون نهمیت که از اون دندون نیشای بد بود پریروز بیرون اومد واسه همینم چند روزه که زکام بودی و سه روزه که تب داری و خلاصه خیلی اذیت شدی تا اومد انشالله که مبارکت باشه دلیل این که دیر مطلبشو گذاشتم هم تو مطلب بعدی میفهمی فدات بشم ...
2 آبان 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرمان طلا می باشد