اولین مسافرت آرمان
پسر طلای من بالاخره بعد از 19 ماه اولین مسافرتت رو تجربه کردی. از این قرار که صبخ روز یک شنبه سوم ما با هواپیما رفتیم مشهد و بعدشم رفتیم سبزوار خونه ی مامان حاجیت خدا روشکر از اونی که فکر میکردیم خیلی زود با همه مچ شدی البته مچ که نه واسه خودت یلی شده بودی مرتب همه رو میزدی و حرفت و به کرسی میشوندی کسی که بیشتر از همه از دستت اذیت شد پسر عمه ی خوشگلت ارشیا بود که خیلی زدیش و اذیتش کردی اونجا خیلی به تو و البته ما خوش گذشت دست مامان حاجی و عمه جونات درد نکنه انشالله بتونیم جبران کنیم خلاصه ما تا شنبه سبزوار بودیم و بعدش دوباره برگشتیم مشهد و بعدازظهر بود که رفتیم حرم امام رضا و اونجا بود که تو ش...
نویسنده :
هوما و هوبا
18:39