آرمان طلا

آرمانی مامان عزیز دلم دیروز به سلامتی و میمنت پنجمین دندونت هم توی لثه پایین در اومد مبارکت باشه ...

آرمانم   در سکوت مبهم زندگی آوای پرمعنا و مطلق زندگی ام شدی   ١١ ماهگیت مبارک   ...

پسر قشنگم امروز ماهگرد تولدته و ماشالله هزار ماشالله ١١ ماهه شدی این روزا همچنان بامزه تر میشی و کارای جدید میکنی مثلا با بابایی قدش میزنی، حدود دو متر تنهایی راه میری، حرفای جدید میزنی و هر چی میگیم فوری تکرار میکنی، دکی هم میکنی و قایم میشی و میگی اکی .... دیگه این که از دیروز داری تمرین بشکن زدن میکنی الهی فدات شم یه چیز بامزه تر این که چند روزه مارو مجبور میکنی ببریمت اتاق خواب تا جارو برقی رو بزنی آخه ٢٠ روز پیش از روی تختخواب افتادی پایین و سرت بهجارو خورد واسه همین میگی سر و بعدش میگی ببریمت توی اتاق و مرتب میگی زد و بد بد ...   ...

آبَ = آب باد باد= تاب هومَ  و ماما= همان مامان بابا وآغا = همان بابا بَ بَ = هر چیز خوب بیشتر در موردخوراکی سَز = سبز کاکا = نی نی گاشو = قاشق هَأت = ساعت گُ = گل کگس = کفش سَ = سلام دَدَ= بیرون بُس = بوس اَگو = انگور انَهَ = هندونه گُکشو=موبایل و تلفن أکسِ = عکس جیش = همان جیش شیر = همان شیر سَده =  سرده زد = همان زد سر = همان سر اکبر = نماز، تسبیح، اذان، آهنگ اک = اه اکی = دکی چوی = چای دای = دایی پا = همان پا دس = دست اوتو =  آن اتاق   ...

سلام عزیز دلم ببخش که چند روزه خبراتو توی وبت نذاشتم آخه دوفته ای میشد که اینترنتمونقطعه و نتونستیم وصلش کنیم البته دو بار رفتیم مخابرات ولی مسئولش نبود تا این که امروز رفتیم و ..... حالا خبرای مهم اول اینکه 10 روز پیش دو تا مروارید دیگه مهمون دهن مثل گلت شدن و حالا 4 تا دندون داری د تا بالا و دو تا پایین خبر بعد این که از یه هفته پیش سرما خوردی و زکام بودی و هنوزم حالت خوب نشده آخه نمیذاری داروهاتو به موقع بهت بدیم. الهی فدات شم الانم که دارم مطلب مینویسم خوابیدی و چون بینیت میگیره نمیتونی نفس بکشی و مرتب بیدار میشی          &nb...