آرمانم عید امسال شیرین ترین و قشنگترین عید عمرم بود چون لحظه سال تحویل تو توی بغلم بودی هر چند که با شیطونیهات نذاشتی ذرست و حسابی عید بگیریم آخه همش یکی باید دربست در اختیار تو باشه طفلک بابایی از دست تو دیگه نا نداشت مرتب دنبالت از این سر خونه به اون سر میرفت منم که از صبح کلی کار کردم مرتب کردن خونه حموم کردن تو نهار درست کردن و ..... انقد مشغول بودم که یه ربع مونده به سال تحویل سفره هفت سین و انداختم، خودم آماده شدم و تورو هم آماده کردم و خدارو شکر 2 دقیقه مونده به سال تحویل سه تاییمون سر سفره بودیم و ادامه ماجرا پسر گلم این اولین عید نوروز تو بود و امیدوارم 1000 تا عید دیگه هم رو ببینی ...